- سبک مایه
- کم مایه، بی قیمت، کم بها
معنی سبک مایه - جستجوی لغت در جدول جو
- سبک مایه
- کم مایه، کم بها، بی قدروقیمت، کنایه از فرومایه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کم بقا بی ثبات زود گذر
بی ثبات و زودگذر و کم دوام
آنکه سرمایه اندک دارد، اندک اطلاع کم معرفت
منبع، مرجع
بی اصل و بی بنیاد
کم عقل، بی خرد، نادان، احمق
فرومایه، بی مقدار، بی بنیاد، بی اصل
احمق، کودن، کم خرد، ابله، گول، تپنکوز، بدخرد، چل، غمر، کم عقل، خل، شیشه گردن، ریش کاو، خرطبع، دنگل، کهسله، دنگ، نابخرد، کانا، کاغه، بی عقل، تاریک مغز، کردنگ، لاده، غتفره، خام ریش، انوک، دبنگ، فغاک، گردنگل برای مثال برگردد بخت از آن سبک رای / کافزون ز گلیم خود کشد پای (نظامی۳ - ۳۸۱)